شما به قدرتی که در پس اتفاقات همزمان می افته اعتقاد دارین.!؟ :)
خب من دارم.
مثلا همین که دیشب وبلاگ قبلیم رو بستم و این یکی رو زدم (چرایی اش رو نپرسین، حتی تو دلتون ://) و یک اندک تمایلی ته قلبم احساس می کردم که دوباره برگردم و وبلاک نویسی رو بر پست های اینستاگرامی ترجیح بدم. تقریبا این اتفاق و تمایل رو از یاد برده بودم؛ و مثل یک روز تیپیک قرنطینه روی تخت ولو بودم و اینستااگرام را بالا پایین می کردم که مسئول جهادی پیام داد و گفت پیج قبلی جهادی رو دیلیت کنم؛ در طی اتفاقی بسیار نادر قبل این که پیج جهادی رو دیلیت کنم، پیج خودم دیلیت شد (چطور چطور و چرا ایسنتای آدم روی کروم بازه؛ چرا واقعا؛ پس app چه کاربردی داره) و وقتی زانوی غم در بقل گرفته بودم بابت پنج سال نوشته ای که توی اون پیج داشتم، یاد اینجا و اون اندک تمایلی افتادم که دیشب توی قلبم برای نوشتن دوباره وبلاگ به جای پست سو سو میزد
اینه ک اینجام؛ و فعلا اندیشه ی پیج جدید باز کردن رو از ذهنم بیرون کردن و خلاصه:
سلام بر وبلاگِ نو:))
درباره این سایت