سيوطي در تفسير الدرالمنثور اين مطلب را از ابن جرير طبري نقل مي کند :أخرج ابن جرير عن کليب قال خطب عمر يوم الجمعة فقرأ آل عمران و کان يعجبه إذا خطب ان يقرأها فلما انتهى إلى قوله إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْکُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ قال لما کان يوم أحد هزمناهم ففررت حتى صعدت الجبل فلقد رأيتني أنزو کأنني أروى و الناس يقولون قتل محمد فقلت لا أجد أحدا يقول قتل محمد الا قتلته حتى اجتمعنا على الجبل فنزلت إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْکُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ الآية کلها( الدر المنثور فى تفسير المأثور ج 2 ص 88 )
عمر، روز جمعه، سوره آل عمران را خواند وقتي به اين آيه رسيد، « کساني از شما که در روز روبه رو شدن دو جمعيت با يکديگر ( در جنگ احد )، فرار کردند، شيطان آنها را بر اثر بعضي از گناهاني که مرتکب شده بودند، به لغزش انداخت » گفت: وقتي روز احد، مشرکان را شکست داديم، من فرار کردم تا اين که از کوه بالا رفتم و همانا خود را ديدم که همانند بز کوهي، از کوه بالا مي دوم!!! و مردم ندا مي دادند که محمد ( صلي الله عليه وآله وسلم ) کشته شد. من گفتم: هر کس را ببينم که بگويد محمد ( صلي الله عليه وآله وسلم ) کشته شد او را مي کشم!! بعد ما روي کوه جمع شديم، پس اين آيه نازل شد. « کساني از شما که در روز روبرو شدن دو جمعيت با يکديگر ( در جنگ احد )، فرار کردند، شيطان آنها را بر اثر بعضي از گناهاني که مرتکب شده بودند، به لغزش انداخت
درباره این سایت