آیا می خواهید او را جدا کنید و نمی دانید چگونه به او بگویید؟

همه خوبی ها ، هنگامی که آنها خوب و دلپذیر از بین می روند ، باید پایان یابد. اینگونه است که با روابط است. در ابتدا همه چیز خوب است ، تا زمان آن فرا رسد (اگر فرا رسد) که شما فقط احساس خستگی ، خستگی می کنید و آینده ای در اختیار شما قرار نمی گیرد. به دلایل خود شما می خواهید به هم بزنید. اما شما نمی دانید چگونه به او بگویید. زیرا حقیقت این است که شما او را دوست دارید ، از آنچه که در کنار هم زندگی کرده اید قدردانی می کنید و نمی خواهید او را ناراحت کنید.

در بعضی مواقع ، بهتر است که او از هم جدا شود. خودخواهی شما آسیب خواهد دید ، اما بر آن غلبه خواهید کرد. وقتی نوبت به شما رسید که احساس کنید در این مرد یخ زده اید و به حدود خود نزدیک شده اید ، وقتی احساس می کنید که باید این رابطه را پایان دهید ، اوضاع سخت تر می شود. به خصوص اگر شما نزاع نکرده اید ، اگر او کاری نکرده است که به شما آسیب برساند یا خیانت کند. پس چطور فقط به او می گویید ، بالاخره؟ "این تقصیر شما نیست ، من تقصیر دارم. تو عالی هستی من فقط احساس می کنم می خواهم تنها باشم. " کلیشه! خسته کننده! و هر چقدر هم که واقعیت داشته باشد ، همه چیز در مورد این است! آیا می توانید او را تقسیم کنید؟

- به او اطمینان دهید که شما لیاقت او را ندارید. راه هایی پیدا کنید که "کمی" به او نگاه کنید و به او فکر کنید که لیاقت چیزی بهتر دارد. با او گپ بزنید تا استدلال کنید که چرا لیاقت او را ندارید ، با او استدلال می کنید. البته ، او سعی خواهد کرد تا شما را متقاعد کند که شما کامل هستید (البته می دانید) اما این کار را ادامه می دهید تا اینکه در نهایت آنچه را که می خواهید دریافت کنید.

- از جواب دادن به تمام پیام های او خودداری کنید. یا تأخیر در جواب دادن به آن ، به عمد. همین کار را با تماسهای تلفنی او انجام دهید. یعنی بی تفاوتی و خونسردی را به روشی که پاسخ می دهید نشان دهید. او چیزهای زیادی را در ذهن خود قرار می دهد ، بازتاب خواهد کرد. ممکن است استدلال کنید ، اما در پایان آنچه را که می خواهید دریافت خواهید کرد.

- در هر فرصتی ، شما به ذکر سابق خود می پردازید. این بدترین کاری است که می توانید برای او انجام دهید. آیا از او عصبانی می شوید و کجا خواهد رفت؟ هیچ وقت این مسیحی حتی نمی ایستد و به شما می گوید بروید او را پیدا کنید!

 

- وقتی کنار هم هستید از مراقبت از خود دست بردارید. اگر او همگام شود ، معقول است که بیشتر اوقات به او نگاه کنید ، اما راهی خواهید دید که او متوجه تغییر شود. در مقطعی متوجه خواهد شد. و زمان بیدار شدن او فرا خواهد رسید. (می دانم ، شما می ترسید این بار دیر شود).

- بهانه های مختلفی را برای عدم برقراری رابطه جنسی توضیح دهید و زیاد با دوستان و دوستان خود بیرون بروید. طولی نکشید که او کفش خود را به شما داد.

 

برای گفتن حقیقت ، صداقت بهترین راه حل است. بهتر از همه ، به همان اندازه دشوار نفس بکشید و دقیقاً احساس خود را توضیح دهید. و شما در مورد مشابهی از او این را دوست دارید. تا شما را به چشم نگاه کند و صادقانه صحبت کند. به خصوص اگر سالها در کنار هم باشید ، فکر می کنم توضیح کاملی داشته باشد.


javadtaken

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Hokomat fasid Mary دیوانه چو دیوانه ببیند...؟ Kevin تمدن سازی برای ظهور فروشگاه شیطونی Jessica دو سوم،خصوصی